جوان آنلاین: دیروز، تنها ساعتی بعد از حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران که اولین حمله از این نوع به داخل فضای سرزمینی کشور بود، یک دوجین از دولتهایی که تهران نگاه چندان خوشبینانهای به آنها ندارد، اقدام اسرائیل را محکوم و روی خویشتنداری برای جلوگیری از تصاعد بحران اصرار کردند؛ موضعی که احتمالاً دیپلماتها در تهران از آن خرسند خواهند بود. با این حال، سکوت حسابشده مقامهای بلندپایه سیاسی و امنیتی در تهران که تا ساعتها بعد از حمله ۲۶ اکتبر رژیم صهیونیستی ادامه یافت، نشان داد که محاسبات ایران برای پاسخ، بر اساس موج محکومیتهای بینالمللی یا تشویقها درباره عملکرد مناسب دفاع هوایی ایران انجام نخواهد شد.
به گزارش «جوان»، عربستان حمله سحرگاه شنبه اسرائیل به ایران را محکوم کرد، امارات یک گام جلوتر، آن را «بهشدت محکوم» کرد و وزارت خارجه بحرین گفت که منامه علاوه بر محکوم کردن تجاوز اسرائیل به خاک ایران، از برقراری فوری آتشبس در لبنان و غزه حمایت میکند. قطر حمله صبح شنبه را «نقض آشکار حاکمیت ایران و نقض آشکار اصول حقوق بینالملل» خواند و کویت ضمن محکوم کردن شدید آن، گفت که چنین حملاتی، حاکمیت کشورها را نقض و امنیت منطقه را تهدید میکند. چندین کشور دیگر هم، که برخی دوست بوده و بعضی مناسباتی گاه سرد با ایران دارند، از مالزی و پاکستان و طالبان افغانستان گرفته تا ترکیه و از لبنان و مصر، تا سوئیس در قلب اروپا، حمله رژیم صهیونیستی به ایران را به شدت محکوم کردهاند. در پس همه این محکومیتها، درخواست برای «خویشتنداری» و نگرانی عمیق از تشدید تنشهایی نهفته که همه محکومکنندگان میگویند که ممکن است پیامدهای جدی داشته باشد. قطریها گفتهاند «همه طرفهای ذیربط»، برای حل «اختلافات از طریق گفتگو و روشهای مسالمتآمیز» بکوشند و عربستان سعودی، مالزی، امارات و پاکستان با لحنهایی هرچند متفاوت، درباره تأثیر منفی تنشهای ایران و رژیم صهیونیستی بر امنیت منطقه ابراز نگرانی میکنند. فرانسه بدون اینکه حمله اسرائیل را محکوم کند، صرفاً گفته به حمله اسرائیل به اهداف نظامی در ایران توجه کرده و از هر دو طرف خواسته از هرگونه تشدید تنش و اقداماتی که میتواند وضع منطقه را تشدید کند، خودداری کنند. کییر استامر، نخستوزیر انگلیس نیز، از آنچه «حق» اسرائیل برای «دفاع از خود» در برابر ایران خواند، پشتیبانی کرده و گفته تهران نباید به حملات اسرائیل پاسخ دهد. آنگونه که هاآرتص نوشته، دولت بایدن نیز از طریق یک واسطه به ایران خبر داده که ایران نباید به این حمله اسرائیل پاسخ دهد تا به امریکا امکان بدهد به این چرخه خصومت پایان دهد. احتمالاً این حجم از محکومیتها در بین دوستان و کشورهایی که عباس عراقچی، وزیر خارجه طی هفتههای اخیر به تعداد قابلتوجهی از آنها سفر کرده، برای دیپلماتها در تهران خوشایند است، ولی ساعتها گفتوگوی پشتپرده در تهران درباره حجم و گستره حمله روز شنبه اسرائیل، نشان میدهد که تصمیمگیری مقامهای ایرانی درباره نوع پاسخ، چیزی فراتر از ملاحظات دیپلماتیک است.
محدود بود؟
تحلیلها در تهران، واشینگتن و همچنین در تلآویو سطح حمله اسرائیل به ایران را کمتر از انتظارات ارزیابی میکنند. آویگدور لیبرمن، از رهبران اپوزیسیون راستگرا گفت که این حملات مانع از ایجاد برنامه تسلیحات هستهای یا تأمین مالی شبهنظامیان ضداسرائیلی در سراسر خاورمیانه نمیشود. گاردین دیروز نوشت که بحث داخلی ایران درباره نحوه پاسخ به حمله اسرائیل حول این میچرخد که آیا نقض حاکمیت ملی ایران را بایستی بزرگتر از آن تلقی کرد که بتوان نادیدهاش گرفت، یا اینکه در عوض به توصیههایی گوش کرد که از منطقه و امریکا میآید و بر «ماهیت نسبتاً محدود» حمله اسرائیل انگشت میگذارند. گاردین به بحثهای اولیه داخلی بعد از اقدام اسرائیل اشاره کرده، از جمله موضع فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت که گفت «فقط خسارت محدودی وارد شده است» یا موضع برخی که گفتهاند دفاع هوایی ایران، بهتر از گنبد آهنین اسرائیل عمل کرد. گاردین همچنین به موضع صادق زیباکلام، استاد سابق دانشگاه تهران اشاره کرده که گفته «حمله هوایی صبح زود اسرائیل به ایران چیزی بیش از اینکه یک دستاورد نظامی برای تلآویو باشد، یک موفقیت دیپلماتیک برای واشینگتن بود که توانست نتانیاهو را بهشدت مجبور کند تا حمله را محدود کند.» با وجود این تحلیلهای خوشبینانه که مبتنی بر قانع کردن مقامهای ایرانی به پاسخ ندادن تنظیم شدهاند، به نظر بعید میرسد پاسخ احتمالی ایران بر اساس محکومیتهای دیپلماتیک یا حتی عملکرد نسبتاً مناسب دفاع موشکی ایران تنظیم شود. واشینگتنپست نوشته که اسرائیل حمله خود به ایران را محدود کرد با این امید که فعلاً تنشها را کاهش دهد. بلومبرگ نوشته که حمله اسرائیل به ایران در اوایل روز شنبه، با هماهنگی واشینگتن و محدود به سایتهای موشکی و دفاع هوایی، بیش از آنچه انتظار میرفت محدود بود و ممکن است به تلاشهای دیپلماتیک برای بازگرداندن گروگانها و محدود کردن نبرد در لبنان و غزه کمک کند. پولیتیکو نوشته اهدافی که اسرائیلیها برای حمله برگزیدند، یعنی تأسیسات نظامی، مطابق با چیزی بود که دولت بایدن از اسرائیل میخواست روی آنها تمرکز کند. هلیر، محقق بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی و مؤسسه خدمات سلطنتی ایالات متحده برای مطالعات دفاعی و امنیتی در لندن نیز گفته که فکر میکنم (برقراری) تعامل امریکا در این زمینه قابلتوجه بود، اما صادقانه بگویم، این موضوع همچنین نشان میدهد که وقتی امریکا میخواهد اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا رفتار خود را اصلاح کند، میتواند این کار را انجام دهد.
فراتر از تعارف
با این حال، هیچ دلیلی ندارد که همه اینها منجر به خویشتنداری تهران برای پاسخ به اسرائیل شود، خویشتنداری که ایرانیها میگویند یک بار، بعد از حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق آن را امتحان کردند ولی پاسخی که دریافت کردند، ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران بود. در حالی که برخی حدسوگمانها درباره طولانی شدن اطلاعیههای رسمی در تهران، نشان میدهد که پاسخ تهران لزوماً بر اساس تحلیلهایی نخواهد بود که اقدام اسرائیل را دستکم میگیرند، برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که حتی اگر تصاعد اخیر نیز کاهش یابد، ایران و اسرائیل را در مسیری به سمت یک درگیری غیرقابل کنترل قرار داده است. ناظران میگویند که ممکن است بیانیههای اولیه در تهران، ناظر به یک خویشتنداری مقطعی باشد و لی بعید است این پینگپنگ به همینجا ختم شود. نیویورکتایمز دیروز نوشت: «اسرائیل هنوز درگیر جنگ با حزبالله، متحد و نیابتی ایران در لبنان است، جایی که نیروهای اسرائیلی در حال انجام عملیاتهای هوایی و زمینی گسترده هستند و همچنان در نوار غزه علیه حماس، متحد دیگر ایران میجنگند. این درگیریها پایانی ندارند و هر یک از آنها میتواند باعث تشدید تنشها بین اسرائیل و ایران شود، تنشی که نشان داده ایران به طور فزایندهای مایل به حمله به اسرائیل در دفاع از شرکای خود است.» الی گرانمایه با اشاره به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، میگوید: «در سرتاسر ایران و منطقه یک نفس راحت خواهد آمد که ایالات متحده فعلاً توانست نتانیاهو را مهار کند. اما این هراس وجود دارد که این یک محدودیت موقتی است که منجر به انتخابات ایالات متحده میشود. مرحله «اردک لنگ» پیش رو میتواند لحظهای باشد که در آن شاهد حملات مجدد اسرائیل در داخل ایران باشیم که میتواند یک پنجره طلایی برای کاهش بیشتر تواناییهای ایران باشد.»